به روز ترین مرجع فایل های فروشگاهی

امروز دوشنبه 03 مهر 1402
1 نفر آنلاين
جستجو
موضوعات
    علوم انسانی
    فنی و مهندسی
    نمونه سوالات
    علوم پایه
    پزشکی
    کسب و کار
    فیزیک
    سرگرمی
    آشپزی
    غیره
    تاریخ و باستان شناسی
    کامپیوتر
عضویت / ورود

    عضو شويد


    فراموشی رمز عبور؟

    عضویت سریع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
آرشیو
آمار و اطلاعات
    بازديد امروز : 128
    ورودي امروز گوگل : 0
    افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا : 2
    اي پي : 3.236.237.61
    مرورگر :
    سيستم عامل :
    امروز : دوشنبه 03 مهر 1402
کدهای اختصاصی

تبلیغات

تبیین بررسی و نقد مبانی نظریه عدالت جان راولز‌

تبیین بررسی و نقد مبانی نظریه عدالت جان راولز‌
تبیین بررسی و نقد مبانی نظریه عدالت جان راولز‌

تبیین بررسی و نقد مبانی نظریه عدالت جان راولز‌

تبیین بررسی و نقد مبانی نظریه عدالت جان راولز‌

مقدمه

الف- آشنایی با شخصیت و اندیشه‌ی جان راولز

راولز کیست؟

جان بوردن راولز[1]، فیلسوف معاصر آمریکایی در سال ۱۹۲۱ در بالتیمور زاده شد و تحصیلات خود را در رشته‌ی فلسفه در دانش‌گاه پرینستون آغاز کرد. پس از تحصیل، مدّتی به تدریس در دانش‌گاه کرنل پرداخت و از سال ۶۷۹۱ به هاروارد رفت. او به سال ۲۰۰۲ در سنّ هشتادویک سالگی چشم از جهان فروبست. وی با رشد در سنّت فلسفه‌ی تحلیلی و فضای علمی شده‌ی فلسفه‌ی آمریکا، سعی کرد، پایه‌های فلسفه‌ی سیاسی خود را تدوین نماید و با تأثیری که از آرای فیلسوفانی چون لاک، روسو و کانت گرفته بود، یکی از مهم‌ترین نظریّات را درباره‌ی عدالت پی‌ریزی کرد. راولز را یکی از بزرگ‌ترین فلاسفه‌ی سیاسی قرن بیستم شناخته‌اند که توانسته با مبنا قراردادن اصول لیبرالیسم، به مهم‌ترین دغدغه‌ی آرمان‌های ‌‌ضدلیبرالیستی (یعنی بحث عدالت اجتماعی) بپردازد.

احاطه به دانش واندیشه‌ی پیشینیان در قلمرو اخلاق، فلسفه، سیاست و تاریخ، تلاش مداوم و خستگی‌ناپذیر علمی، نظم و انضباط شخصی، شخصیت فروتن و مهرورز، اندیشه‌ی پویا، نثر فصیح و روشن، از جان راولز چهره‌ای برجسته، دیرپا و نام‌ور در ‌حوزه‌ی فلسفه‌ی دوران جدید ساخته‌است‌؛ تا‌جایی‌که در میان منتقدان راولز کسانی نیز یافت می‌شوند که این شهرت اقبال عمومی را دلیل بر وجود افکار بدیع و استدلال‌های محکم در اندیشه‌ی وی نمی‌دانند؛ برای مثال شاپیرو معتقد است که راولز فیلسوفی است که از امتیاز فرا‌رفتن از مرزهای آکادمیک و تبدیل شدن به چهره‌ای مشهور و مردمی برخوردار بوده‌است.[2]

 

تلاش‌های علمی راولز

نظریه‌ی عدالت جان راولز از مهم‌ترین نظریات فلسفه‌ی سیاسی در قرن بیستم به‌شمار می‌رود. او در احیای فلسفه‌ی سیاسی تأثیر فراوانی داشته‌است. جان راولز نظریه‌اش را درباره‌ی عدالت را نخستین‌بار در مقاله‌ای در سال 1958 میلادی به نام عدالت ‌‌‌‌به‌مثابه‌ی انصاف[3] نوشت. او در این مقاله تفسیر خود را از مفهوم عدالت بیان کرده‌است. وی چند سال بعد در سال 1971 میلادی کتابی تحت عنوان نظریه‌ی عدالت[4] نوشت و نظریه‌ی خود را در آن به‌صورت جامع و مبسوط شرح داد. ‌‌آن‌گاه در سال 1993 میلادی کتابی دیگر به نام لیبرالیسم سیاسی[5] به چاپ ‌رساند که در این کتاب تناسب نظریه‌ی عدالت خود را با نوع خاصّی از نظام سیاسی بیان می‌کند و در نهایت در سال 2000 میلادی کتابی به نام عدالت ‌‌‌‌‌‌‌‌به‌مثابه‌ی انصاف[6] نوشت. در این کتاب که آخرین اثر وی به‌شمار می‌رود، خلاصه‌ی تمام افکار و نظریّات خود را بیان می‌کند.

یکی از امتیازات راولز نسبت به دیگر نظریه‌پردازان، اصول عدالت، از نظر او است. او با پی‌ریزی این نظریه از سویی به اصل آزادی اولویّت می‌دهد و از سوی دیگر، عدالت جبرانی و برابری اجتماعی را درمی‌افکند. به عبارت دیگر، راولز درپی سازش دادن مباحث راست و چپ جدید در غرب بود که در تقابل با هم نگریسته می‌شدند. به همین دلیل، کتاب او هم نزد اندیش‌مندان لیبرالی که به اصل آزادی اهمیت خاصّی می‌دادند و هم نزد متفکران مارکسیستی که خواستار برابری اجتماعی بودند، مورد تحسین و توجّه قرارگرفت. اهمیت نظریه‌ی عدالت راولز چنان می‌نماید که امروزه محدوده‌ی مباحث فلسفه‌ی سیاسی به «افلاطون تا راولز» تغییر یافته‌است.

کوشش‌های وی در این چند دهه، تحوّلاتی در درون‌مایه‌ی فکر سیاسی راولز و نوعی تجدیدنظر از برخی عناصر نظریه‌ی عدالت وی می‌نماید. برخی از صاحب‌نظران تمایل دارند که فعالیت‌های فکری راولز را پس از نگارش نظریه‌ی عدالت به دو دوره‌ی اصلی تقسیم کنند: دوره‌ی نخست تا سال 1982 میلادی ادامه دارد. در این مدّت راولز معطوف به دفاع از روی‌کردهای اصلی خویش در کتاب نظریه‌ی عدالت و پاسخ به منتقدان خویش است. دوره‌ی پسین از 1982 میلادی ‌درپی سخن‌رانی‌های راولز آغاز می‌شود که «سخن‌رانی‌های دیویی»[7] نام دارند. وی در این سخن‌رانی‌ها به صراحت اعلام می‌کند که دیگر به‌دنبال ارائه‌ی معیارها و اصول عام برای ترسیم پایه‌های اخلاقی ساختارهای اجتماعی نیست، بلکه می‌کوشد اصول هم‌کاری اجتماعی را در بستر اجتماعی خاص یعنی جوامع لیبرال-‌دموکرات، معرّفی کند. در این دوره راولز بر آن است که خوانشی از لیبرالیسم و عدالت عرضه کند که بر هیچ دیدگاه فلسفی و اخلاقی خاص تکیه نز‌‌‌ده‌باشد. با این کار و حذف پشتوانه‌ی فلسفی و دکترین خاص اخلاقی از عدالت، امید داشت که این اصول مبنای هم‌کاری همه‌ی اهالی فلسفه و باورهای اخلاقی و دکترین‌های مذهبی متفاوت در یک جامعه‌ی دموکرات و لیبرال قرارگیرد.[8]

ب- پیشینه‌ی پژوهش

تاکنون «‌نظریه‌ی عدالت» به بیست‌و‌هفت زبان دنیا ترجمه شده و اندیشه‌ی راولز مورد بررسی بیش از پنج‌هزار کتاب و مقاله قرارگرفته‌است؛ ازجمله آثار فلاسفه‌ی بزرگ معاصر نیز به این‌گونه نقّادی‌ها اختصاص یافته‌است؛ مثلاً برایان باری، فیلسوف سیاسی معاصر انگلیسی، نخستین جلد از کتاب سه‌جلدی خود را با عنوان نظریه‌های عدالت، بیش‌تر صرف شرح و نقد ‌نظریه‌ی‌ راولز کرده‌است.[9]

گسترده‌ترین و عمیق‌ترین بررسی‌ها دربرابر ‌نظریه‌ی عدالت راولز، از سوی جماعت‌گرایان[10] ارائه شده‌است که در میان چهره‌های برجسته‌ی آنان باید به مایکل ساندل[11]، السدیر مکینتایر، چارلز تیلور و مایکل والزر اشاره کرد.

یکی دیگر از بررسی‌های اساسی درباره‌ی نظریه‌ی راولز توسط یکی از لیبرال‌های راست‌گرا و به تعبیر بهتر پیش‌گام آن‌ها یعنی روبرت نوزیک انجام شده‌است که با انتشار متن آنارشی، دولت و آرمانشهر[12] به چهره‌ی رقیب و هم‌آورد اصلی راولز بدل شد و از دهه‌ی 1980 به این‌سو، رساله‌ی نوزیک در کنار نظریه‌ی عدالت، در مجامع اکادمیک آمریکا و انگلستان تدریس شد. رساله‌ی نوزیک که هرجومرج، دولت و ناکجاآباد هم ترجمه شده‌است، در واقع در پاسخ به راولز نوشته شد.

درحالی‌که اثر راولز آن‌قدر باز و مبهم بود که تعابیر گوناگونی از آن به عمل آمد، اثر نوزیک به‌راستی در چارچوب سنّت «لیبرالیسم راست‌گرا» قرار داشت. او اگرچه رقیب فکری راولز و برجسته‌ترین نظریه‌پرداز لیبرالیسم محافظه‌کار است، عمق و جامعیت و اغماض‌ناپذیری نظریات راولز را ستوده‌است؛ به تعبیر وی:

«‌نظریه‌ی عدالت، کتابی قوی، عمیق، هوش‌مندانه و اثری منظم و سیستماتیک در اندیشه‌ی سیاسی و فلسفه‌ی اخلاق است که از زمان جان‌استورات‌میل تاکنون نظیرش مشاهده نشده‌است... فیلسوفان معاصر یا باید در چارچوب ‌نظریه‌ی راولز کار کنند و یا دلیل نپرداختن به او را بازگو کنند.»[13]

به‌سبب پیچیدگی و حتّا ابهام نظریات سیاسی راولز، مجموعه مطالب فارسی در این باره و به‌ویژه با جوانب نقّادانه، چندان زیاد نیست. ضمن این‌که بیش‌تر این نگاشته‌ها مربوط به چند سال اخیر است، شاید مقالات درخور فارسی در این زمینه به تعداد انگشتان دست نرسد. با وجود این بهترین و جامع‌ترین اثر نقّادانه‌ی فارسی در این زمینه با عنوان جان رالز؛ از ‌نظریه‌ی عدالت تا لیبرالیسم سیاسی توسط جناب حجه الاسلام دکتر احمد واعظی نگاشته شده‌است که به‌راستی اثری بسیار ارزش‌مند و عالمانه به‌شمار آمده و می‌توان آن‌را جامع‌ترین و عمیق‌ترین اثر فارسی در آراء راولز به‌شمار آورد.

 

[1]. John Borden Rawls.

[2]. واعظی، احمد: جان رالز؛ از نظریه عدالت تا لیبرالیسم سیاسی، قم، بوستان کتاب، 1384، ص15.

[3]. Justice asFairness.

[4]. Theoryof Justice.

[5]. Political liberalism.

[6]. Justice as fairness.

[7]. Deweylectures.

[8]. قاسمی، فرج الله: بررسی تطبیقی عدالت سیاسی در اندیشه‌ی سیاسی مهدویت و جان راولز، از:

http://www.intizar.ir/vdcicrap2t1au.bct.html.

[9]. بشیریه،حسین: لیبرالیسم و محافظه‌کاری، تهران، نشر نی، 1383، مبحث جان راولز، ص 114.

[10]. Communitarians.

[11]. Michael sande.

[12]. See: Nozick ,Robert: Anarchy, State and Utopia, Blak well, 1974.

[13]. Ibid, P 183.

چکیده. هشت

کلید واژگان:هشت

پیش‌گفتار. چهارده

مقدمه

الف- آشنایی با شخصیت و اندیشه‌ی جان راولز. 17

ب- پیشینه‌ی پژوهش... 19

فصل اول

مفهوم‌‌شناسی عدالت و عدالت سیاسی.. 23

1-1. عدالت.. 23

2-1. عدالت سیاسی. 24

3-1. سیر مفهومی عدالت در اندیشه‌ی سیاسی غرب.. 25

فصل دوم

توصیف... 29

1-2. اهمیت و جایگاه ‌نظریه‌ی‌ راولز. 29

2-2. بیان نظریه. 30

3-2. راولز پیشین و پسین. 32

4-2. اصول عدالت در نظریه‌ی راولز. 35

5-2. رئوس مطالب نظریه‌ی راولز. 37

6-2. نتایج سیاسی نظریه‌ی راولز. 39

فصل سوم

بسترهای فکری راولز. 41

1-3. انگیزه‌ی نظریه‌پردازی راولز. 41

2-3. آبشخورهای فکری جان راولز. 42

1-2-3. لیبرالیسم. 42

2-2-3. انسان‌‌گرایی. 50

3-2-3. سکولاریسم. 52

4-2-3. انسان‌شناسی وظیفه‌‌گرا54

5-2-3. کثرت‌‌گرایی. 58

6-2-3. نسبیت‌‌گرایی معرفت‌شناختی. 60

7-2-3. کانتیسم. 63

فصل چهارم

بررسی نظریه‌ی راولز، ویژگی‌ها و مبانی آن.. 79

1-4. نقد راولز بر نظریه‌های رقیب... 79

1-1-4. دیدگاه راولز درباره‌ی نظریه‌ی سودگرایی.. 80

2-1-4. دیدگاه راولز درباره‌ی نظریه‌ی شهودگرایی.. 84

3-1-4. دیدگاه راولز درباره‌ی نظریه‌ی کمال‌گرایی.. 87

2-4. راولز پیشین.. 89

1-2-4. کثرت‏گرایی.. 90

2-2-4. قراردادگرایی.. 91

3-2-4 وضع نخستین.. 93

 

4-2-4 پرده‌ی بی‌خبری.. 94

5-2-4. عقلانیت... 94

6-2-4. اصول عدالت... 96

3-4. راولز پسین.. 97

1-3-4. پراگماتیسم. 97

2-3-4. مدارای دموکراتیک... 107

3-3-4. اجماع هم‌پوشان. 109

4-3-4. اصل همگانی عدالت... 110

5-3-4. ایمان عقلایی به امکان تحقّق یک نظام عادلانه. 112

6-3-4. ایده‌ی مفهوم سیاسی عدالت... 112

7-3-4. ایده‌ی اجماع هم‌پوشان. 114

8-3-4. شرط همگانی مفهوم عدالت... 116

فصل پنجم

اندیشه‌های منتقد راولز. 121

1-5. فیلسوفان مسلمان. 121

2-5. کمال‌گرایان. 122

3-5. جامعه‌گرایان. 132

4-5. تکثرگرایان ارزشی.. 137

5-5. چندفرهنگی‌گرایان. 139

6-5. برابری‌خواهان. 142

7-5. آزادی‌خواهان (لیبرتارین‌ها)145

8-5. فمینیست‌ها151

 

فصل ششم

تحلیل. 153

1-6. بررسی نقدهای راولز بر نظریه‌های رقیب... 153

2-6. دسته بندی و بررسی نقدهای وارد بر راولز. 155

1-2-6. انتقادهای وارد بر مبانی و بستر فکری راولز. 155

1-1-2-6. نقد لیبرالیسم. 155

2-1-2-6. نقد انسان‌‌گرایی.. 157

3-1-2-6. نقد سکولاریسم. 160

4-1-2-6. نقد انسان‌شناسی وظیفه‌‌گرا161

5-1-2-6. نقد کثرت‌‌گرایی.. 166

6-1-2-6. نقد نسبیت‌‌گرایی معرفت‌شناختی.. 169

7-1-2-6. نقد پراگماتیسم. 172

8-1-2-6. قرارداد اجتماعی.. 172

2-2-6. انتقادهای ناظر بر محتوای راولز. 175

1-2-2-6. بی‌توجّهی به فلسفه‌ی اخلاق.. 175

2-2-2-6. وضعیت اصیل.. 175

3-2-2-6. بی‌توجّهی به معیارهای عدالت‌پژوهی.. 176

4-2-2-6. پرده‌ی بی‌خبری.. 177

5-2-2-6. فرضی بودن ‌‌‌وضع نخستین و اشکالات آن. 177

6-2-2-6. پارادوکس در تصور پیشین «خیر» و سعادت... 181

7-2-2-6. عدم توجّه به تلقی‌های دیگر از «خیر»182

 

8-2-2-6. اصول عدالت: آزادی، تمایز. 182

9-2-2-6. اقتضای ظالمانه‌ی اصل دوم. 183

10-2-2-6. نسبیت عدالت و معیار‌ناپذیری مطلق آن. 184

11-2-2-6. ایدئولوژیک و جانب‌دارانه و بومی بودن ‌نظریه‌ی راولز. 185

12-2-2-6. فقدان نوآوری.. 186

13-2-2-6. فقدان انسجام و شفافیت لازم و ابهام و تفسیرپذیری زیاد نظریه. 187

14-2-2-6. خنثا و تهی بودن عدالت در ‌نظریه‌ی راولز. 188

15-2-2-6. معطوف بودن به پوچی و پوچ‌گرایی.. 189

16-2-2-6. عدم توجّه به بسیاری از تلقی‌های دیگر از عدالت... 190

17-2-2-6. تردیدپذیر بودنِ ضدیت با فایده‌انگاری.. 190

18-2-2-6. نگاه غیرساختاری و انتزاعی به عدالت اجتماعی.. 191

خاتمه

علل توجّه صاحب‌نظران به دست‌آورد راولز. 193

منابع:199

کتاب‌‌‌نامه فارسی:199

مقالات:201

منابع انگلیسی:203

منابع اینترنتی:204

 



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



بازدید : 242 | تاریخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 زمان : 15:00 | موضوع : علوم انسانی , | نظرات شما [0]

مطالب مرتبط

ارسال نظر برای این مطلب


کد امنیتی رفرش