به روز ترین مرجع فایل های فروشگاهی

امروز شنبه 01 مهر 1402
2 نفر آنلاين
جستجو
موضوعات
    علوم انسانی
    فنی و مهندسی
    نمونه سوالات
    علوم پایه
    پزشکی
    کسب و کار
    فیزیک
    سرگرمی
    آشپزی
    غیره
    تاریخ و باستان شناسی
    کامپیوتر
عضویت / ورود

    عضو شويد


    فراموشی رمز عبور؟

    عضویت سریع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
آرشیو
آمار و اطلاعات
    بازديد امروز : 66
    ورودي امروز گوگل : 0
    افراد آنلاین : 2
    تعداد اعضا : 2
    اي پي : 44.197.111.121
    مرورگر :
    سيستم عامل :
    امروز : شنبه 01 مهر 1402
کدهای اختصاصی

تبلیغات

معقوليت و لوازم ديني آن از ديدگاه ابن‌سينا و ويتگنشتاين

معقوليت و لوازم ديني آن از ديدگاه ابن‌سينا و ويتگنشتاين
معقوليت و لوازم ديني آن از ديدگاه ابن‌سينا و ويتگنشتاين

معقوليت و لوازم ديني آن از ديدگاه ابن‌سينا و ويتگنشتاين

معقوليت و لوازم ديني آن از ديدگاه ابن‌سينا و ويتگنشتاين

1-تعريف مساله و بيان سوالهاي اصلي تحقيق
معقوليت اصطلاحي است که عمدتاً ‌از اواسط قرن بيستم در حوزه‌هاي مختلف مطالعات اجتماعي فلسفي مطرح شده است. بحث معقوليت واکنشي است در مقابل عقل‌گرايي و علم‌گرايي افراطي در سنت غرب که عمدتاً‌ به عنوان راهکارهاي مناسبي براي جايگزيني وثاقت دين و ايمان پيشنهاد شده بود. اهميت لودويگ ويتگنشتاين و فلسفه اش در دوران معاصر هم از جنبه نگرشهاي متفاوت وي به مسايل فلسفي و اجتماعي است و هم به اين خاطر است که (به قول ويلهلم فسنکول در کتاب گفتني‌ها-ناگفتني‌ها) فلسفه وي به ما نشان مي‌دهد صادقانه و روشن انديشيدن چه مي‌باشد. بعلاوه نگاه متفاوت او به فلسفه (منحل کردن بسياري از سؤالات فلسفي) مسير جديدي را براي فلسفه گشود که يکي از مظاهرش در موضوع «معقوليت» تجلي يافته است.
اين موضوع بستر وسيع و عميقي را فراهم مي کند که براي دين شناسان و فيلسوفان دين بسيار مغتنم است. از نظر ويتگنشتاين هيچ نظريه اي هرچند مستدل و موجه قدرت تغيير جهت دادن به زندگي فرد را ندارد در حالي‌که دين چنين تاثيري دارد. آنچه در دين موضوعيت و اصالت دارد، نجات انسان است. اگر واقعاً مي‌خواهيم نجات يابيم به يقين نياز داريم نه عقل، رويا و دانش. اين يقين همان ايمان است؛ چيزي که قلب و روح به آن نياز دارد نه عقل نظري. زيرا اين روح، جان و تمامي عواطف آدمي است که بايد نجات يابد نه ذهن انتزاعي‌اش.
آنچه در تفکر ويتگنشتاين اهميت اساسي دارد و براي معرفت ديني رهگشاست رويکرد خاصي است که وي به دين و دينداران به عنوان نحوه خاصي از زندگي دارد. دينداران با باورهاي ديني زندگي مي‌کنند. حيات ، نحوه معيشت، اميد و آرزوهاي آنان وابسته به اين نوع باورهاي ديني است. آنان باور ديني را به عنوان امري که منطقي است يا منطقي نيست در نظر نمي‌گيرند. باور ديني امري فرامنطقي است. در دين و بيان ديني از نوعي زبان که ناشي از نوع خاصي نحوه زندگي است، استفاده مي شود که خاص زبان دين است. در اينجا ما از اين گزاره ها استفاده مي‌کنيم: «من به فلان و بهمان حادثه‌اي (مثل روزقيامت) که در آينده اتفاق مي‌افتد، باور دارم.» او معتقد است که اين نوع استفاده از گزاره‌ها با آنچه در علم به کار مي‌بريم، به طور کلي متفاوت است. در حوزه باورهاي ديني به دنبال اين نيستيم که مطلبي را براي کسي اثبات علمي و يا عقلاني کنيم چنين کاري مطمئناً «نامعقول» است. آنچه در اين رساله به دنبال آن هستيم پي جويي و وارسي اين نوع نگاه خاص به باورهاي ديني است. نگاهي که منجر به آن چنان تسلطي در نگرشهاي ويتگنشتاين مي شود که حتي نمي‌تواند در ساير مسائل از اين نگرش و تسلط دين‌گرايانه يا دين‌مدار جلوگيري کند. (خواه اين مسائل را به قول مالکوم مسائل فلسفي در نظر بگيريم و خواه به قول وينچ مسائل غيرفلسفي) ما در اين رساله سعي مي‌کنيم مهم‌ترين مسائلي که برآمده از نگرش و رويکرد ويتگنشتاين به بحثها و مسائل و باورهاي ديني است را مورد بحث و وارسي قرار دهيم.
ابن سينا به عنوان چهره شاخص و دوران ساز در فلسفه اسلامي مطرح است به گونه اي که آراي او تراز و معيار در فلسفه اسلامي محسوب مي شود.
لازم به ذکر است که در عنوان اين رساله از واژه‌هاي معقوليت و باور ديني استفاده شده است. در حالي که قصد نگارنده از اين واژه‌ها که امروزه در ادبيات فلسفه معاصر رايج مي‌باشد اين بوده است که از معاني، مفاهيم و ظرفيتهايي که اين واژه‌ها در اختيار مي‌گذارند کمال استفاده را بنماييم. از طرف ديگر اين امکان را فراهم کنيم که دو فيلسوف با فلسفه‌هاي متفاوت، جهان‌بيني (جهان-تصوير) غير يکسان و ساير زمينه‌هاي مختلف را با يکديگر مقايسه کنيم.
معقوليت و باور ديني در ويتگنشتاين متاخر مصداق حقيقي دارد اما در ابن‌سينا مصداق ‌دقيقي ندارد. معادل مناسب گزيده شده براي باور ديني در فلسفه ابن‌سينا، معرفت عرفاني است که در محافل فلسفي و عرفاني در ايران شناخته شده است و نيازي به توضيح ندارد. معادل مناسب گزيده شده براي واژه معقوليت در فلسفه ابن سينا، عقلانيت مي‌باشد که متعاقبا توضيح داده خواهد شد. همانطور که در مورد ويتگنشاين اشاره کرديم معقوليت اصطلاحي است که طي سي يا چهل سال اخير در محافل معرفتي باب شده است و قبل از آن چنين کاربردي ملاحظه نمي شود. در ابن سينا اصطلاح معقوليت معنا و مفهومي ندارد. نزديکترين مفهوم به اين اصطلاح در نزد ابن سينا -که بر اساس آن ميتوان وي را با ويتگنشتاين مقايسه نمود- واژه عقلانيت مي باشد. عقلانيت را اصطلاحاً به اين معنا به کار مي‌بريم که قلمرو وسيعي از بحثها و مجادلات مرتبط با موضوع رساله را مورد بررسي قرار دهيم. طبيعي است که عقل از مسائل محوري فلسفه در طول تاريخ بوده است. اين اهميت به وضوح در آثار ابن‌سينا نيز مشاهده مي‌شود. آنچه تلاش شده است به عنوان کاري متفاوت و بديع انجام شود اين است که در هندسه فکري ابن سينا اين واژه دستخوش تغيير و تحولاتي شده است و اين گونه به نظر مي رسد که ابن سينا در طول زندگي سراسر پر فراز و نشيب و بسيار فعالش از نظر توليد آثار فراوان و بديع، از اين اصطلاح براي مفاهيم وسيع و به ظاهر متفاوتي استفاده کرده است. به عنوان مثال گاهي اين واژه را براي علم (تصور و تصديق) به کار برده است. گاهي براي نوع خاصي از ادراکات خاص بشر استفاده کرده است. در مواقعي اين واژه در نزد او براي تبيين قواي مختلف نفس به کار رفته است. در شرايطي اين اصطلاح براي بيان نظر خاص وي در مورد نحوه ارتباط عالم هستي، مجردات و به ويژه خداوند به کار رفته است. آنچه در اين رساله در مورد ابن سينا انجام ميشود اين است که دو موضع متفاوت وي را در مورد عقل و عقلانيت بررسي کنيم. اين دو موضع که يکي تحت عنوان عقلانيت در فلسفه مغربي و ديگري تحت عنوان عقلانيت در فلسفه مشرقي دنبال مي شود به هيچ وجه در عرض يکديگر و در تعارض باهم نمي باشند بلکه مي توان با قراردادن هر يک از اين مفاهيم در زمينه و بستري که مورد نظر ابن سينا بوده است تلائم و هماهنگي بين اين مفاهيم به ظاهر معارض را رديابي کرد.
اين رساله بر آن است که با نگاهي عميق ديدگاههاي ابن سينا و ويتگنشتاين را در موضوع مورد نظر بررسي نمايد و به اين پرسشها پاسخ دهد:
1- نظريه عقلانيت ابن سينا را چگونه مي‌توان بازسازي کرد؟
2- لوازم معرفتي و ديني اين نظريه چيست؟
3- معقوليت از نظر ويتگنشتاين چگونه توصيف مي‌شود؟
4- لوازم ديني اين نظريه چيست؟
5- وجوه همساني و ناهمساني اين دو نظريه چيست؟
2-فرضيه‌هاي تحقيق
هر تحقيقي بر فرضيه يا فرضيه‌هايي مبتني است. در اين رساله نيز فرضيه‌هايي به منظور پاسخ به سؤالات اصلي تحقيق و تعيين خطوط کلي طرح تحقيق در نظر گرفته شده است.
1- در عين حال که شيخ چه به لحاظ تصوري (ناظر به نظريه تعريف) و چه به لحاظ تصديقي (ناظر به نظريه بداهت، قياس وبرهان، توجيه بر اساس مبنا گرايي و نظريه عقل ومراتب آن) به اعتبار يقيني وکليت و ضرورت و اطلاق مدرکات عقلي قايل است اما با توجه به آراي اشراقي او مانند عقل قدسي، خيال فعال ، زبان رمزي و تمثيلي مي توان نظريه معقوليت او را در راستاي مکمل بودن شهود عرفاني براي شناخت نظري بازسازي کرد.
2-از لوازم ديني نظريه ابن سينا در کليت آن، برهان پذير بودن اصول اعتقادات ديني در عين اذعان به فرا عقلي بودن پاره اي آموزه هاي نبوي و تجارب عرفاني است.
3- در فلسفه ويتگنشتاين،معقوليت با نظريه صورتهاي حيات و بازيهاي زباني و قواعد حاکم بر آنها توضيح داده مي شود.
4- از جمله لوازم ديني نظريه معقوليت ويتگنشتاين توصيف ديني وفرا عقلي بودن باورهاي ديني و تاکيد بر جنبه هاي عاطفي و وجودي دين بوده است و دين هم در صورت رعايت قواعد خاص حوزه زباني دين ،معقول است.
5- تفاوت آن دو عمدتا در مساله برهان پذيري يا برهان ناپذيري اعتقادات ديني است و وجه تشابهشان در اعتقاد في الجمله به وجود جنبه فرا عقلي باورهاي ديني است.
3- روش، انگيزة و منابع تحقيق

مقدمه1

1-تعريف مساله و بيان سوالهاي اصلي تحقيق2

2-فرضيه‌هاي تحقيق5

3- روش، انگيزة و منابع تحقيق6

4- مروري بر فصول رساله8

کليات11

1-تاريخچة موضوع معقوليت12

2- تاريخچة موضوع عقل17

3-کتابشناسي ابن سينا23

4- مسايل محوري عقل و عقلانيت نزد ابن سينا24

يادداشتهاي کليات29

بخش اول: ابن سينا32

فصل 1: عقلانيت در فلسفه مغربي ابن سينا33

1-1- ماهيت علم و باور34

2-1- رابطه انواع بديهيات و وضوح37

3-1- عقلانيت در برهان45

4-1- عقلانيت در نظريه توجيه ابن سينا49

5-1- جمع بندي و نتيجه54

يادداشتهاي فصل اول56

فصل 2- عقلانيت در فلسفه مشرقي ابن سينا60

1-2- تدرج و تشکيک در نفس61

2-٢- ماهيت عقل64

3-2- عقل قدسي69

4-2- تدرّج و تشکيک معناي عقلانيت در حقايق دينی و عرفاني71

5-2- انديشه‌هاي تمثيلي و عرفاني ابن سينا77

6-2- مصاديق تشکيک معناي عقلانيت در داستانها و سه نمط آخر اشارات83

7-2-جمع‌بندي و نتيجه93

يادداشتهاي فصل دوم98

بخش دوم:ويتگنشتاين108

فصل 1- ويتگنشتاين و رويكرد متفاوت در فلسفه109

1-1- تعريف فلسفه110

2-1- فلسفه يگانه ويتگنشتاين و نقد فلاسفه113

3-1- فلسفه در دو دوره حيات فکري ويتگنشتاين118

4-1- جمع‌بندي و نتيجه123

يادداشتهاي فصل اول126

فصل 2: گرامر زبان129

١-2- گرامر سطحي وعميق130

2-2- تغيير گرامرعميق و معقوليت134

3-2- معقوليت و سوليپسيسم يا تنهاخودباوري137

4-2- جمع بندي و نتيجه146

يادداشتهاي فصل دوم149

فصل 3: معناداري و معقوليت153

١-3- فرق معناداري و ارزش صدق154

٢-3- معقوليت گزاره هاي ارزشي(4)155

٣-3- معقوليت و معناداري شک159

4-3- معقوليت، بازي زباني وشکل زندگي161

5-3- معقوليت در ديدن به منزله167

6-3- جمع بندي و نتيجه171

يادداشتهاي فصل سوم173

فصل 4- معقوليت باور ديني175

1-4- ماهيت باور176

2-4- ماهيت باور ديني180

3-4- معقوليت باور ديني186

4-4- آراي بعضي از پيروان ويتگنشتاين200

٥-٤-تفسيرها و نقدها206

6-4- جمع بندي و نتيجه223

يادداشتهاي فصل چهارم227

بخش سوم:وجوه تشابه و تفاوت234

فصل 1: مشابهت در ديدگاهها، مواضع و رويکردهاي ابن سينا و ويتگنشتاين235

فصل 2: اختلاف در ديدگاهها، مواضع و رويکردهاي ابن سينا و ويتگنشتاين245

يادداشتهاي بخش سوم256

نتيجه260

منابع فارسي و عربي265

منابع انگليسي272

پيوست: ترجمه فارسي رساله الطير279



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



بازدید : 277 | تاریخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 زمان : 15:07 | موضوع : علوم انسانی , | نظرات شما [0]

مطالب مرتبط

ارسال نظر برای این مطلب


کد امنیتی رفرش