به روز ترین مرجع فایل های فروشگاهی

امروز جمعه 11 فروردین 1402
2 نفر آنلاين
جستجو
موضوعات
    علوم انسانی
    فنی و مهندسی
    نمونه سوالات
    علوم پایه
    پزشکی
    کسب و کار
    فیزیک
    سرگرمی
    آشپزی
    غیره
    تاریخ و باستان شناسی
    کامپیوتر
عضویت / ورود

    عضو شويد


    فراموشی رمز عبور؟

    عضویت سریع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
آرشیو
آمار و اطلاعات
    بازديد امروز : 302
    ورودي امروز گوگل : 0
    افراد آنلاین : 2
    تعداد اعضا : 2
    اي پي : 3.226.122.122
    مرورگر :
    سيستم عامل :
    امروز : جمعه 11 فروردین 1402
کدهای اختصاصی

تبلیغات

بررسي و نقد مُثُل از ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا با تأكيد بر نقش آن در معرفت شناسي

بررسي و نقد مُثُل از ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا با تأكيد بر نقش آن در معرفت شناسي
بررسي و نقد مُثُل از ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا با تأكيد بر نقش آن در معرفت شناسي

بررسي و نقد مُثُل از ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا با تأكيد بر نقش آن در معرفت شناسي

بررسي و نقد مُثُل از ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا با تأكيد بر نقش آن در معرفت شناسي

مقدمه

حمد و سپاس خداوندي را سزاست كه شدت ظهورش او را مخفي ساخته است. حقیقت آن است که در این عبارت که هیچگونه شکی در آن نمی باشد هر موجودی که دارای نفس باشد اعم از نباتی و حیوانی و ناطقه ، بدنبال کمال نهایی می باشند که بعضی از این موجودات مانند نبات و حیوان کمال نهایی آنها تا یک قلمروی است و تنها انسان یا چیزی شبیه به انسان است، یعنی موجودی که دارای عقل و اختیار باشد و در مرتبه دیگری از وجود باشد که تا به آن غایت نهایی خود یعنی بیرون آمدن از کثرت و تا رسیدن به آن وحدت ناب و صرف لحظه ای قرار و آرام ندارد که ما این مسئله را به بداهت در خود و دیگران در می یابیم.

بنابرین باید گفت هدف و غایت یکی است ولی بعضی بیراهه می روند و تعداد اندکی که این مسیر را به درستی می پیمایند.یافتن حقیقت چیزی است که همواره هر کسی بدنبال آن است «هر انسانی طالب حقیقت است» که این خود یک قضیه موجبه کلیه است .لذا ما بر حسب تمایل درونی ، موضوعی که انتخاب نموده ایم مثل افلاطونی است. هر جا سخن از افلاطون به میان می آید واژه مثل، در ذهن تداعی می شود. و هر گاه سخن از مثل به میان می آید نام افلاطون به ذهن متبادر می شود.گویی چنین است که این دو واژه دارای تقابل تضایف اند.افلاطون تلاش می نماید با اثبات مثل طرحی نو در معرفت پیش روی بشر بگشاید و جهان هستی را از آن زاویه به تماشا بنشیند لذا با توجه به انگیزه و علاقه درونی ام این موضوع را برگزیدم.

برداشت اینجانب آن است که در این زمینه شاید بتوانم کار مفیدی انجام دهم. يكي از ويژگي هاي ذاتي بشر اعم از فلاسفه و ديگر انسان ها همواره دست يابي به حقيقت بوده است و در اين راستا عده اي براي يافتن حقيقت، مقوله «معرفت» و چگونگي حصول آنرا پيش رو كشيدند و از آنجائيكه معرفت درست و يقيني به عنوان دانشي درست و مطمئن را نمي توان در ميان محسوسات بدست آورد چونكه پيوسته در معرض تغييرند لذا بايد به اموري ثابت و جاودان دست پيدا كنيم كه در معرض تغيير و زوال نباشند لذا اين امر نگارنده را بر آن داشت كه اين مهم را در مثل افلاطوني جستجو و بررسي نمايد لذا ديدگاه دو فيلسوف بزرگ اسلام را كه يكي از آندو از مخالفين مثل «ابن سينا» و ديگري يكي از مدافعين مثل «صدرالمتألهين»، برايم بسيار اهميت داشت برگزيدم و بر آن شدم تا جايي كه بضاعت علمي ام اجازه دهد ديدگاه هاي هر كدام را بررسي نمايم.

1.1.1- بیان موضوع تحقیق :

مثل افلاطونی یکی از مسائل غامض و پیچیده است که فلاسفه بعد از خود را به نزاع های فکری کشانده است ، به گونه ای که فیلسوفی نیست مگر اینکه در این مسئله تعمق و غور نموده است.عده ای آن را نقد نموده اند و عده ای آن را اثبات یا ابطال نموده اند و قطعا دسته ای از بزرگان فلسفه در این مساله در گرداب اضطراب فرو رفتند.

برداشت ما از دیدگاه افلاطون چنین است چونکه در عالم محسوسات و ماده همه چیز در حال تغییر و تحول است و هیچ پدیده ای وضعیت ثابت ندارد لذا در عالم محسوسات نمی توان به چیز ثابتی دست پیدا کرد بطور خلاصه از دیدگاه او معرفت حقیقی دارای دو ویژگی است:

الف- خطاناپذیر بودن

ب- به امور پایدار و ثابت تعلق داشتن

بنابراین حواس ما از یک طرف، در معرض خطا و لغزش هستند و از سوی دیگر با اموری سر و کار دارند که نمی توان ثبات و پایداری را در آنها سراغ گرفت لذا به این دلیل ، ادراک حسی را شایسته عنوان معرفت نمی دانند لذا برای معرفت حقیقی افلاطون راه حل تازه ای ارائه نمود که به نظریه «مثل» شهرت داردکه از دیدگاه او از سطح حواس باید فراتر رویم و از «عقل» مدد جوئیم چونکه عقل اگر به درستی از آن استفاده شود خطاناپذیر است و با استمداد از عقل می توان به امور ثابت و پایدار رسید.

1 .1. 2- سوالات اصلی تحقیق

1- انکار مثل از سوی ابن سینا و اثبات آن از سوی صدرالمتألهین چه تاثیری در معرفت و شناخت اشیاء دارد؟

2- اتحاد فرد مادی و فرد مجرد ماهوی است یا وجودی؟

3- آیا مثل دارای وجود خارجی و عینی اند یا صرفا مفاهیمی اعتباری و ذهنی اند؟

4- دیدگاه ملاصدرا در باب مثل و تأثیر آن در معرفت شناسی صدرایی چیست؟

 

پاسخ هاي اجمالي به سؤالات :

پاسخ سؤال 1 : با توجه به اينكه متعلق معرفت مجردات هستند اثبات يك سلسله عرضي از عقول است كه نسبت به يكديگر عليت ندارند و حقيقت افراد مادي عالم ديگر است كه آن عقول تدبير كننده ي افراد مادي هستند.

پاسخ سؤال 2 : با توجه به مغایرت اتحاد و عینیت، به یک اعتباری اتحاد می تواند هم ما هوی باشد و هم وجودی.

پاسخ سؤال 3 : مثل موجوداتی عینی و مجرد هستند که ذهن قادر است روگرفتی از آن موجودات اعتبار نماید.

پاسخ سؤال 4 : صدرالمتالهین از مثل تحت عناوین مجردات تام و مثل نوریه تعبیر می نماید و تأثیر آن در معرفت شناسی با توجه به تشکیک وجود و اصالت داشتن وجود روشن می شود.

 

1.1. 3- پيشينه تحقيق :

در بررسي پيشينه ي تحقيق مي توان به طور اختصار اين گونه بيان داشت هرچند از سقراط آثاري به صورت نوشتار در دست نيست ولي مي توان اين گونه داوري نمود كه سقراط با تعاريف كلي سر و كار داشت و مي خواست از هر چيزي تعريفي ثابت به دست آورد. فردریک کاپلستون در کتاب تاریخ فلسفه به دیدگاه سقراط می پردازد و چنین می آورد که سقراط به اين حقيقت توجه كرد كه مفهوم كلي يكسان باقي مي ماند. جزئيات ممكن است تغيير كنند ليكن تعريف ثابت است.

لازم به ياد آوري است كه افلاطون همان طوري كه در بحث هاي اينجانب آمده است آنها را تنها مفاهيم نمي داند بلكه بيان مي دارد كه آنها داراي عينيت هستند.

ارسطو يكي از مخالفين سرسخت مثل است كه دلايلي را بيان داشته است که در کتاب تاریخ انتقادی فلسفه یونان نوشته استیس آمده است مهمترين اعتراض ارسطو به نظريه ي مثل، كه از هر لحاظ همه ي ايرادهاي ديگر را در خود جمع نموده است آن است كه بنا بر فرض اين نظريه، مثل ذات اشياء هستند ولي با اين حال افلاطون آن ذوات را بيرون از خود اشياء قرار مي دهد، ذات يك شيء بايد در خودش باشد و نه بيرون از آن. در ادامه مطلب ابن سينا از جمله آن دسته افرادي است كه به صراحت به انكار مثل افلاطون مي پردازد و دلايلي را اقامه مي نمايد.

در ادامه مطلب سهروردي در حکمت اشراق نوشته یحیی یثربی بحثي دارد تحت عنوان ارباب انواع و اين گونه بيان مي دارد :

انواع موجود در جهان ماده حاصل تصادف نيستند، مي بينيد از انسان جز انسان و از گندم جز گندم پديد نمي آيد، اين دوام و استمرار انواع، تصادفي نيست. اين نظام مستمر، معلولِ تصورات نفوس آسماني نيز نمي باشند، براي اين كه تصورات آنها از انوار برين است، زيرا آنها نيازمند علت هاي برتر از خودشان هستند. ملاصدرا جزو آن دسته از فلاسفه است که از مثل طرفداری می نماید و در کتاب اسفار از آنها به عنوان مثل نوریه یاد می نماید و دلایلی را اقامه می نماید. خلاصه اینکه غالب فلاسفه بحث مثل افلاطونی را در لابلای آثارشان اورده اند و این بحث را به صورت جدی مطرح کرده اند.

بخش اول- مقدمه
1.1.1- بيان موضوع اصلي تحقيق 2
2.1.1- سؤالات اصلي تحقيق 2
3.1.1- پيشينه ي تحقيق 3
4.1.1- ضرورت اهداف تحقيق 4
5.1.1- محورهاي اصلي تحقيق 5
بخش دوم- آشنايي با افلاطون
1.2.1- زندگي نامه افلاطون 6

فصل دوم : تبيين مثل از نگاه افلاطون و شارحان آن
بخش اول : توضيح و تشريح مثل
1.1.2- وجه تسميه مثل افلاطوني 12
2.1.2- تعريف مثل 14
3.1.2- عالم مثال و مثل افلاطوني 15
4.1.2- ويژگي هاي مثل 16
5.1.2- رابطه ديالكتيك با نظريه مثل 20
6.1.2- نظريه مثل در اصطلاح حكما 20
7.1.2- جايگاه و اهميت مثل در زندگي انسان از ديدگاه افلاطون 26
8.1.2- تمثيل 27
9.1.2- تأملي پيرامون تأويل مثل افلاطون 29
بخش دوم : مباني معرفتي مثل
1.2.2- نقش مثل در معرفت شناسي 37
2.2.2- تأملي در كسب معرفت 45
3.2.2- مفاهيم حقيقي و اعتباري 47
4.2.2- معرفت حقيقي 49
5.2.2- تأملي در مفاهيم حقيقي و اعتباري 50
6.2.2- متعلَّق علم 51
بخش سوم : مثل و عالم طبيعت
1.3.2- مفهوم « مادي » و « مجرد » 59
2.3.2- ويژگي هاي اجسام و مجردات 60
3.3.2- نياز ماده به صورت 61
4.3.2- پيوستگي ماده و صورت 64
5.3.2- رابطه مثل و ماده 64
6.3.2- روابط واحد و كثير در مثل 65

فصل سوم : بررسي مثل از ديدگاه ابن سينا
بخش اول : ابن سينا و مثل افلاطوني
1.1.3- مثل افلاطوني از ديدگاه ابن سينا 70
2.1.3- اتحاد فرد مجرد و مادي در ماهيت 76
3.1.3- تداخل متبانيات 80
4.1.3- تشكيك بين فرد مادي و فرد مجرد 85
5.1.3- انتقاد بر ديدگاه ابن سينا پيرامون مثل افلاطوني 90

فصل چهارم : بررسي مثل از ديدگاه صدرالمتألهين
بخش اول- ديدگاه صدرالمتألهين در تحقيق و ثبوت صور و مثل افلاطوني
1.1.4- صدرالمتألهين و مثل 95
2.1.4- نقد تأويلات بعضي از حكما 97
3.1.4- قياس افراد عالم ناسوت با مثل نوريه 102
4.1.4- دلايل سه گانه مشرقيه 103
5.1.4- نتايج برهان 108
بخش دوم- نقد و بررسي ديدگاه صدرالمتألهين
1.2.4- اثبات وجود حركت 112

فصل پنجم : استنتاج و استنباط
بخش اول- نتيجه گيري
نتيجه گيري 124
فهرست منابع و مأخذ 126
چکیده انگلیسی 000

 



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



بازدید : 211 | تاریخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 زمان : 15:10 | موضوع : علوم انسانی , | نظرات شما [0]

مطالب مرتبط

ارسال نظر برای این مطلب


نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]