به روز ترین مرجع فایل های فروشگاهی

امروز دوشنبه 03 مهر 1402
1 نفر آنلاين
جستجو
موضوعات
    علوم انسانی
    فنی و مهندسی
    نمونه سوالات
    علوم پایه
    پزشکی
    کسب و کار
    فیزیک
    سرگرمی
    آشپزی
    غیره
    تاریخ و باستان شناسی
    کامپیوتر
عضویت / ورود

    عضو شويد


    فراموشی رمز عبور؟

    عضویت سریع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
آرشیو
آمار و اطلاعات
    بازديد امروز : 178
    ورودي امروز گوگل : 0
    افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا : 2
    اي پي : 3.236.237.61
    مرورگر :
    سيستم عامل :
    امروز : دوشنبه 03 مهر 1402
کدهای اختصاصی

تبلیغات

بررسی بهائیت از منظر حقوق جزا

بررسی بهائیت از منظر حقوق جزا
بررسی بهائیت از منظر حقوق جزا

بررسی بهائیت از منظر حقوق جزا

مقدمه

الف)طرح موضوع

در طول تاريخ همواره برخي از افراد بيماردل و جاهل و هواپرست از آموزه هاي اصيل اسلامي سوءاستفاده كردند و به ادعاي واهي مي پرداختند و به تشكيل گروه و فرقه هاي منحرف با هدف مخالفت با اسلام اقدام مي كردند ،يكي از اين فرقه هاي انحرافي بهائيت است

بهاييان با تفكرات غاليانه و مغاير با تمام اديان الهي ديني بشرساز ارائه كرده اند به عنوان مثال باب و بها خود را بالاتر از تمام انبياء الهي دانسته و در جاي جاي آثار شان خود را داراي مقام ربوبيت و الوهيت قلمداد كرده اند دين اسلام را نسخ شده پنداشته و دوران آن را خاتمه يافته معرفي كرده اند ،اين فرقه ها همواره در ستيز با اسلام و تشيع قرار دارند اين نظم و مقابله با اسلام بوده اند بر اساس اصل بيست قانون اساسي "داشتن يك عقيده و مرام آزاد است ولي اعلان و ابراز آن به منظور تحريك ديگران ،جريان سازي و يا تبليغ و تظاهر به قصد اغواگري و تشويش اذهان ديگران و عناوين مشابه مجاز نخواهد بود".

ولي اعضاي اين فرقه از اين اصل تخطي كرده و به تبليغ اين فرقه در سطح بين المللي و داخلي و جذب نيرو و سازماندهي يك جبهه مخالف عليه جمهوري اسلامي پرداخته اند ولي در قانون مجازات ما كه ضامن اجراي اصول ق.ا است،جایگاه اين فرقه به طور مشخص جرم انگاري نشده است و شيوه برخورد با فعاليت هاي اين فرقه با ابهام جدي روبرو است.

 

ب)بيان مساله

اين پژوهش كه فرقه بهائيت از ديدگاه حقوق كيفري ارائه مي‌گردد تلاشي است در جهت تحقيق و شناسايي يكي از فرقه‌هاي انحرافي كه در حقوق جزا مورد توجه نگرفته است. در اين نوشتار سعي گرديده است، ضمن مراجعه به منابع مختلف، فقهي و حقوقي تعريفي از تشكيلات و عضويت واداره و هدف اين فرقه مجرمانه ارائه گردد و مبانی آن تحليل و ارتباط آن با ساير جرائم عليه امنيت و عليه دين بررسي شود و در پايان اين تحقيق واكنش هايي كه براي مقابله با اين پديده انحرافي قابل اعمال است بررسي شود و تا حدي از ابهامات و سردرگمي هاي دستگاه قضايي در اين مورد انحرافي بكاهد.

 

ج)اهميت و ضرورت پژوهش

گسترش و فعاليت هاي فرقه هاي انحرافي مثل بهائيت در جامعه ايراني و ابهام و عدم صراحت در قوانين موضوعه جهت برخورد با تشكيلات گسترده بهائيت و شيوه برخورد و مقابله با اين فرقه هاي انحرافي دچار مشكل جدي ساخته است

 

د)سوال پژوهش

1-آيا با توجه به قانون مجازات اسلامي ما تشكيل فرقه بهائيت جرم است؟

2-آيا برخي رفتارهاي فرقه مذكور مي تواند مصداق جرائم عليه امنيت و عليه دين قلمداد گردد؟

 

ز)سابقه علمي

از لحاظ سابقه تاريخي هيچ پايان‌نامه‌ايي و يا نوشته‌ي ديگري به تحليل حقوقي بهائيت نپرداخته است، البته كتابها و مقالات متعددي در زمينه بهائيت وجود دارد كه اكثراً به تحليل جامعه‌شناختي و سياسي بهائيت پرداخته اند. از جمله اين كتب، بهائيت در ايران نوشته دكتر سعيد زاهداني با همكاري محمدعلي‌ اسلامي چاپ سوم 1384 نشر مركز اسناد انقلاب اسلامي است كه اين كتاب به بررسي چند و چون بهائيت به عنوان یک جنبش مذهبي پرداخته است و

به اين مقوله مي‌پردازد كه فرقه‌هاي شيخيه و بابيه كي و چرا و چگونه به وجود آمده‌اند، ديدگاه و اعتقاداتشان چيست، اين تحقيق به بهائيت از زاويه جامعه‌شناختي و سياسي مي‌نگرد و نحوه تعامل آن را با اقتدار ملي مورد توجه قرار مي‌دهد، كه اين كتاب سه بهره، هفت فصل و يك نتيجه‌گيري دارد.

بابيگري و بهاييگري نوشته محمد مهدي اشتهاردي ناشر آن كتاب آشنا، چاپ اول، بهار 1379، اين كتاب در رابطه با امام زمان نوشته شده است و از اين نظركه از آغاز غيبت آن حضرت تاكنون به طور مكرر افراد گمراه ادعاي مهدويت و بابيت كرده اند و بازيچه استعمار شده‌اند تا بلكه بتوانند از اين راه در ميان شيعيان تفرقه و پراكندگي ايجاد كنند. اين كتاب در حقيقت به آگاهي بخشي پرداخته تا موجب بيداري اقشار جامعه شود. و در پنج فصل ارائه شده است.

كتاب نيمه پنهان يا سايه شوم؛ نوشته مهناز رئوفي، انتشارات كيهان. چاپ اول 1385 اين كتاب خاطره يك زن بهايي بازگشته به اسلام است، نويسنده در اين كتاب علت مسلمان شدن خود را به وضوح شرح مي‌دهد با قلمي روان و روشن از ماجراهاي همزيستي با بهائيان مي‌گويد.

كتابي تحت عنوان الفرقه الهامشيه في الاسلام؛ اثر بن عبدالجليل در سال 2005 ميلادي توسط دارالمدار اسلامي روانه بازار تحقيقات مربوط به اديان و فرقه‌ها شده است. اين كتاب يكي از جديدترين آثاري است كه درباره فرقه‌هاي افراطي در شيعه نوشته است. در اين كتاب در فصل اول از بهائيت بحث شده است. در واقع نويسنده در صدد بيان اين نكته است كه فرقه‌هاي انحرافي اسلام چگونه شكل گرفته‌اند نظريه مولف اين است كه فرقه‌گرايي در جهان اسلام چه تأثيري داشته است.

و به ترتيب كتاب‌هاي ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، خاطرات حسين فردوست، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي، سال 1370، بهائيت از ادعا تا واقعيت، نوشته مهدي كريمي سلسله مباحث بهايي شناسي، انتشارات رادنگار، محاكمه باب و بها، انتشارات برهان، دكتر همت، چاپ سوم تهران 1344. خداي عصر ارتباط، نوشته محمدرضا حسيني، تهران 1388 فتنه باب، جلد دوم تأليف اعتماد السلطنه به قلم عبدالحسين نوايي، چاپ ،1377 انتشارات تهران، بهائيت دين نيست، ابوتراب همت، چاپ دوم، چاپ نيكتو تهران 1325 جستاري از تاريخ بهايي‌گري در ايران دكتر شهبازي، موعود، شهريور 1387، شماره 91.

اين كتب و نوشته‌ها همانطور كه در ابتدا گفته شد نيز به تحليل جامعه‌شناسي و سياسي و چگونگي شكل‌گيري اين فرق پرداخته است و هيچ كدام به تحليل حقوقي نپرداخته است.

 

و)هدف پژوهش

هدف از اين پژوهش رفع ابهام نسبت به رفتارهای مجرمانه­ی بهاییت، عملكرد تشكيلاتي و فردي اعضاء آن در ارتباط با حقوق جزاست.

 

ه)روش پژوهش

روش به كار گرفته شده در اين پژوهش روش توصيفي – تحليلي است. و اطلاعات گردآوري شده از طريق منابع كتابخانه و اينترنت مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.

 

ی)پلان کار

فصل اول :ديرينه و كليات ،در ابتداي اين فصل به نحوه شكل گيري و ورود اين فرقه مجرمانه در جامعه اسلامي ايران اشاره مي گردد و در ادامه وضعیت کنونی این فرقه در جامعه ايران مورد بررسي قرار مي گيرد .

فصل دوم:فرقه مجرمانه بهاییت :در اين فصل با توجه به نقش و هدفي كه اين فرقه از تشكيل چنين گروهي دنبال و در راستاي آن فعاليت هاي خود را شكل مي دهد ابتدا مباني جرم­انگاري رفتارهای اين فرقه و در ادامه ركن قانوني آن بیان می شودو فرقه بودن و تشکیلاتی بودن این فرقه تبیین می شود.

فصل سوم:ارتباط بهاییت با جرائم علیه دین و امنیت با تاکید بر نهاد تعدد جرم:در اين قسمت با توجه به تعريفي كه از ا ين فرقه انحرافي در فصل دوم ارائه مي گردد سعي مي شود رفتارهاي مجرمانه ايي كه اين فرقه با عناويني مثل جرايم عليه امنيت و دين مرتكب مي شوند بررسي شود.

مبحث اول:روند شكل گيري بهائیت

 

یکی از فرقه هایی که در تشکیل فرقه بهائیت موثر بود و در واقع اساس بهائیت از آن فرقه و رهبران آن گرفته است فرقه شیخیه است چنانچه محمدعلی بها بانی فرقه بابیت از شاگردان سید کاظم رشتی از جمله رهبران شیخیه است لذا در بررسی روند شکل گیری این فرقه لازم است با فرقه شیخیه و اصول و اعتقادات آنها مختصری بیان شود.

 

گفتار اول:پيشينه بهائيت:

پيشينه بهائيت را بايد در فرقه شيخيه جستو كرد كه از آن به عنوان فرقه كشفيه يا پايين سري نيز تعبير مي كنند. شیخیه مقدمه شکل گیری فرقه های بابیه و بهائیه را فراهم آورد. حسینعلی خان نوری بانی فرقه بهائیه با سه واسطه از مشرب شیخیه بهره جست. با این تفاوت که فرقه شیخیه خود را یک فرقه اسلامی می دانند و برخی فرقه های زیر شاخه این نحله حتی با اسلام شیعی و فقه اصولی نیز فاصله چندانی ندارند[1]، اما پیروان بهائیه خود را صاحب دینی جدید می دانند. با این وصف شناخت فرقه شیخیه و فرقی که از آن برآمده است، ما را در آشنایی بیشتر با علل ظهور بابیه و بهائیه کمک می کند.

 

بند اول:شيخيه

در زمان فتحعلي شاه به علت جنگ‌هاي زياد بين ايران و ساير كشورها، و فقري كه بر عامه مردم به علت جنگ‌ها حاصل شده بود مردم به ستوه آمده بودند و به دنبال يك منجي مي‌گشتند. در اين بين شيخ احمد احسايي از امام زمان (عج) و همچنين از ارتباطاتي كه با او دارد براي مردم مي‌گفت وباعث شد عده‌اي از مردم به دور او جمع شوند، او عقايد خود را به عنوان شيعه خالص بيان مي‌كرد،.علامه حسن‌زاده آملي راجع به شيخ احمد احسايي مي فرمايد؛

قائل به اصالت وجود است و قواعد فلسفي را معتبر نمي‌داند بدون اين‌كه متوجه باشد در گرداب تفویض و شرك افتاده است و سهمي از توحيد ندارد. [2]

پيروان شيخ احمد احسايي مجموعا از مردم بصره، حله، کربلا، قطیف، بحرین و بعضی از شهرها­ی ایران بودند . [3]

 

شیخ احمد احسایی، هر چند به وارستگی و تلاش در عبادات و ریاضت های شرعی، ستوده شده و به برخورداری از علوم مختلف و تربیت شاگردانی چند شهرت یافته بود لیکن آراء و نظریاتش، مصون از خطا و اشتباه نبود و گاهی برخی از عالمان و اندیشمندان معروف آن عصر، با انتقاد جدی از اندیشه ها و لغزش های وی، او را «غالی » ، «منحرف » و حتی «کافر» می خواندند[4] . احسایی خود می گوید:

محمد بن حسین آل عصفور بحرانی - که پدرش از مشایخ بوده است - در بحثی رویارو، بر وی انکار آورد.[5]

شيخ احمد احسايي با اين كه شيعه بود ولي بعضي اعتقادات او مخالف با عقايد شيعه است. از جمله مهم‌ترين اختلافات شيخيه با شیعه از قرار زیر است:

1-معاد: شيخ احمد احسايي اعتقادي به معاد جسماني ندارد و معاد را روحاني مي‌داند، و از آن به هور قليايي تعبير مي‌كند، شيخ احمد احسايي بر اين اعتقاد بود كه كالبد جسم تباه مي‌شود.

در واقع شيخ احمد احسايي به دو نوع جسم قائل بود، الف) كالبد ظاهري كه در دنيا تجزيه و تحليل مي‌شود و عناصر آن به طبيعت بر مي‌گردد و ب) بعد از اين كه جسم دنيوي از بين رفت جسم لطيفي از آن باقي مي‌ماند كه شيخ احمد احسايي از آن تعبير به هور قليا مي‌كند.[6]

2- معراج: شيخ احمد احسايي معراج جسماني پيامبر را قبول دارد ولي اختلافي كه در اين زمينه با شيعيان دارد اين است كه در هر فلكي كه پيامبر وارد مي‌شد بايد جسم او متناسب با آن تغيير مي‌كرد تا جسم پيامبر آسيب ببيند[7].

3- ركن رابع: يكي ديگر از عقايد انحرافي شيخ احمد احسايي اعتقاد به ركن رابع است، شيخ احمد احسايي اصول دين را به چهار مورد منحصر مي‌كند، توحيد، نبوت، امامت و ركن رابع.او عدالت را ذكر نمي‌كند. در واقع اعتقاد او بر اين است که صفات خداوند در قرآن بيان شده و ديگري نيازي به ذكر جداگانه آن نيست، هم‌چنين معاد را هم قبول ندارد. چون در قرآن ذكر شده است و ديگري احتياجي به بيان آن نيست وقتي مسلمانان قرآن را قبول دارند پس به تبع آن معاد را هم پذيرفتند.[8]

به اين ترتيب شيخ احمد احسايي چهارمين اصل از اصول دين را ركن رابع ذكر مي‌كند و ركن رابع همان شيعه كامل است كه واسطة بين شيعيان و امام غائب است و احكام را بی واسطه از امام غائب مي‌گيرد.

شيخ احمد احسايي امامان معصوم (ع) را از علل اربعة كائنات و واسطة فيض الهي و آفرينندة موجودات ديگر به اذن الهي دانسته و صفت خالقيت و مشيت الهي را به اهل بيت نسبت داده است[9].

امام رضا (ع) در مورد كساني كه همچنين اعتقادي داشته باشند مي‌فرمايد: اگر كسي گمان كند كه خداوند عزوجل كار آفرينش و رزق را به حجت‌هاي خود واگذار كرده، تفويضي و مشرك است[10].

به اين ترتيب شيخ احمد احسايي خود را ركن رابع و واسطه مردم و امام غائب مي‌دانست و بعد از او سيد كاظم رشتي ركن رابع بود كه بنا به گفته سيد كاظم رشتي تا ظهور حجت زمين خالي از ركن رابع نخواهد بود. شیخ احمد احسایی در آخر عمر سيد كاظم رشتي را جانشين خود كرده و از شاگردانش خواست كه بعد از او از سيد كاظم رشتي پيروي كنند به اين ترتيب رهبري شيخيه را به عهده گرفت. سيد كاظم رشتي هم به پيروي از استادش معتقد به بابيت بود و به اين اعتقاد بود كه واسطه فيض ميان امام زمان و مردم شيعه كامل و ركن رابع است. سيد كاظم رشتي جانشيني براي خود تعيين نكرد. به اين ترتيب اختلاف بر سر جانشيني او به وجود آمد و چهار نفر ادعاي جانشيني او را كردند كه عبارت بودند از 1- حاج كريم خان 2- ميرزا شفيع 3- ميرزا طاهر حكاك 4- ميرزا علي‌محمد شيرازي توانست جانشين سيد كاظم رشتي شد و زمينه بابیه را فراهم كرد[11]

 

 

[1]-سالنامه جوانان بهایی ایران،جلد6،مقاله شیخیه ،ص129، به نقل ازپورصالحی،امیر،قائم موعود اسلام و مدعیان مهدویت،س12،ش47و48،پائیز و زمستان87،ص57

[2]علامه حسن‌زاده آملي ،بشرح منظومة سبزواري، ج 2، ص 65.

[3]- یحیی الامینشریف ،معجم، الفرق الاسلامیه، ، ص 149، به نقل از رضانژاد،عزالدين، «شیخیه »، بستر پیدایش بابیت و بهائیت،مجلهانتظار ،بهار 1381، شمارهص1

[4]-فشاهي. محمد رضا. مؤسسين جنبش قرون وسطايي در دوران فئودال - تهران: انتشارات جاويدان 1356.

[5]- ابراهیمی، ابوالقاسم ،فهرست کتب مشایخ عظام، ، ص 115،به نقل از رضانژاد،عزالدين، «شیخیه »، بستر پیدایش بابیت و بهائیت،مجله انتظار ، بهار 1381، شمارهص10

[6]- مشكور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامي، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ سوم، 1375.، ص 70

[7]- احسایی ،شیخ احمد،پيشين، ص 26.

[8]- قضايي، يوسف، شيخي‌گري و بابي‌گري،: انتشارات آشيانه كتاب، ص 26.

[9] -مشكور، محمدجواد، پيشين، ص 269.

[10] - علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص301.

[11]-فضايي يوسفي.پیشین، ص 47.



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



بازدید : 249 | تاریخ : شنبه 20 خرداد 1396 زمان : 12:08 | موضوع : علوم انسانی , | نظرات شما [0]

مطالب مرتبط

ارسال نظر برای این مطلب


کد امنیتی رفرش