تحولات اصل منع توسل به زور در حقوق بین الملل در قرن 21 چکیده موضوع توسل به زور یکی از موضوعات مهم در حقوق و جوامع بینالمللی معاصر است که دارای اختلاف نظرهای بیشماری میباشد. ا
موضوع توسل به زور یکی از موضوعات مهم در حقوق و جوامع بینالمللی معاصر است که دارای اختلاف نظرهای بیشماری میباشد. این اختلاف نظرها در مجامع مختلف، نظرات کارشناسان، دولتها و سازمانهای بینالمللی همواره یافت میشود. سالیان سال است که این اصل جزء محتوای اصول اساسی حقوق بین الملل عمومی میباشد. در امور بینالملل این امر در غیاب قدرت دولت یا قدرت فراملی توسط خود افراد انجام میشود. در چنین شرایطی تنها راه برون رفت ایجاد یک چارچوب قانونی برای استفاده از زور است. اگر چه همه اصول قوانین بین المللی دارای اعتبار برابر است و هیچ سلسله مراتبی در میان آنها وجود ندارد، اما بسیاری از حقوقدانان بین المللی اشاره به وضعیت خاصی از اصل عدم تهدید و عدم استفاده از زور دارند.
هدف نگارنده در این پایان نامه آن است که براساس موازین حقوق بین الملل به ترسیم مواضع و تعیین محتوای آن اصل و استثنای وارد بر آن مبادرت کرده است، مواضعی ای که محیط آن نسبتاً مشخص بوده و بدون تبعیت از اصل موازنه قدرت و نابرابری واقعی دولتها، در راستای تحکیم نظام حقوقی حاکم بر جامعه بین المللی ترسیم شده است . تا با شرایط تحولات اصل منع توسل به زور در حقوق بین الملل در قرن 21 که کم رنگ شده است وباتحلیل آن پاسخی مبتنی بر واقعیت دست یابم.
کلمات کلیدی: اصل منع توسل به زور،شورای امنیت، حقوق بین الملل، قرن 21